معماری و سرمایه: گزارشی از یک مواجهه (قسمت دوم)

(قسمت دوم)نقدی بر چهار اثر دومین رقابت معماری نکسا

محمدیاسر موسی پور

دفتر معماری فرشاد مهدی زاده: بیرونی سازی امر خصوصی

طرح دفتر معماری فرشاد مهدی زاده نیز، از پذیرفتن منطق جعبه همچون یک پیش‌فرض فاصله گرفته است. مهم‌ترین استراتژی این طرح، تقسیم جعبه به سه قطعه و ایجاد غلاف‌های شفاف و منقطع در اطراف آن‌هاست. این استراتژی پیامدهای روشنی دارد: تقسیم سه‌تایی از سویی امکان به داخل کشاندن نور به عمق محدوده قابل ساخت را فراهم کرده و از سوی دیگر واحدهای مسکونی را در قالب سه شی‌ء مجزا در هر طبقه کنار هم قرار داده است. به‌طوری‌که مرز میان واحدها به‌جای دیوار با لایه‌های فضایی تعریف می‌شود. این کار همچنین لبه‌های مضاعفی را در سمت شرق و غرب واحدها برای دریافت نور و منظر فراهم کرده است. برخلاف پروژه گروه طراحی شیفت، دفتر مهدی زاده سعی کرده است تا از واگذار کردن نمود بیرونی فرم پروژه به یک «نما» خودداری کند و به‌جای آن، تمام تلاش خود را بر پتانسیل‌های فرمالی که تراس‌های پیرامونی پروژه در اختیار او قرار داده‌اند متمرکز نماید. در حقیقت، این مهم‌ترین دستاورد این پروژه در تقابل با سه پروژه دیگر است.

در این طرح، هیچ شواهدی دال بر طراحی نما مشاهده نمی‌شود. نه خبری از نوارهای گروه طراحی شیفت است، نه مربع بندی‌های دفترمعماری بوژگان و نه مستطیل‌های الحاقی دیدا که در ادامه خواهد آمد. پروژه، تعدادی صفحه افقی است که جعبه‌هایی شیشه‌ای روی آن نشسته‌اند و در اطراف خود تراس‌ها را باقی نگه‌داشته‌ است. این تراس‌ها، هم بین فضای داخلی و فضای بیرون، میانجیگری می‌کنند و هم با تغییراتی که می‌پذیرند، بار جذابیت بصری پروژه را به دوش می‌کشند.

 این تصمیم‌گیری، به شکل‌گیری تراس‌های خطی مشابه با معماری شمال ایران منتهی می‌شود که امکان تردد در لبه بیرونی واحد را فراهم می‌کنند. از این لحاظ، نه‌تنها تراس‌های خطی تعامل واحد با بیرون را تشدید می‌کنند، بلکه مفهوم پنجره نیز جای خود را به دیوارهای شیشه‌ای سرتاسری داده است تا یک انتخاب جسورانه اتفاق بیفتد: حریم‌های سفت‌وسخت خصوصی که در فرهنگ متداول با دیوارها و پرده‌های ضخیم محافظت می‌شود جای خود را به فضاهایی با ارتباطی سیال و بی‌واسطه با بیرون داده است. این ارتباط با بیرون، نه‌تنها ارتباط با فضای شهری در لبه جنوبی را شامل می‌شود بلکه به واحدهای همسایگی داخل پروژه هم مربوط است.

به همین دلیل، می‌توان گفت که در تقابل با پروژه گروه طراحی شیفت که بر «درونی کردن» فعالیت‌های عمومی متمرکز بوده است، دفتر معماری فرشاد مهدی زاده بر بیرون کشیدن امر خصوصی از فضای داخلی به فضای باز اقدام کرده است. ظاهراً این نیز تلاشی در به چالش کشیدن سبک زندگی متداول به شمار می‌رود. چراکه در دیاگرام‌های توضیح این پروژه، از مفهوم همزیستی به‌عنوان یک کیفیت ازدست‌رفته سخن به میان آمده است. مبتنی بر توضیحات طراح، شکاف‌های این طرح در پی تبدیل‌شدن به کوچه‌هایی عمودی هستند که با بیرون کشیدن زندگی از محفظه‌های داخلی به سمت لبه‌های خود در تراس‌ها، کیفیتی تازه از سرزندگی و باخبر شدن از احوال یکدیگر را ایجاد می نماید. به داخل کشیدن فعالیت‌های عمومی در پروژه گروه طراحی شیفت و بیرون کشیدن فعالیت‌های خصوصی در طرح دفترمعماری فرشاد مهدی زاده، هر دو در مغایرت با شکل‌های رایج موجود هستند و باید با آن‌ها به‌مثابه فرضیه‌های در انتظار آزمون برخورد کرد. بااین‌حال، به نظر می‌رسد شواهد در دسترس پیرامون آهنگ زندگی خصوصی و عمومی در ایران، فرضیه دفتر مهدی زاده را فرضیه‌ای متزلزل‌تر نشان می‌دهد.

در جمع‌بندی می‌توان گفت که برخورد انتقادی دفتر معماری فرشاد مهدی زاده با فرهنگ مسلط بازار مسکن، مبتنی بر نپذیرفتن منطق جعبه، مقاومت کردن در برابر طراحی نما در معنای رایج آن، چالش با سبک زندگی مسلط و فرهنگ «گریز به فضای داخلی» است.