معماری و سرمایه: گزارشی از یک مواجهه (قسمت چهارم)

(قسمت چهارم)نقدی بر چهار اثر دومین رقابت معماری نکسا

محمدیاسر موسی پور

دفتر معماری دیدا: بازی در زمین نما

طرح دفتر معماری دیدا، موقعیت خوبی برای به پایان بردن این نوشتار فراهم می‌آورد. چراکه به‌خوبی برآیند نیروهای مسلط را نمایندگی می‌کند و به صورتی مسالمت‌آمیز به بازتاب میل بازار می‌پردازد. منطق جعبه از پیش پذیرفته‌شده است. واحدهای مسکونی به شکلی بهینه در جعبه جا داده‌شده‌اند و فضای مشاء بین واحدها، راهروهایی است که پله‌ها و آسانسورها را منطبق با ضوابط بالادستی به یکدیگر وصل می‌کنند. در چنین وضعیتی لفاف بیرونی پروژه، محل فاصله گرفتن آن با یک ساختمان محض است و همه فرصت‌ها در رنگ‌آمیزی این جعبه جست‌وجو می‌شود.

تمرکز همه تلاش‌ها بر ایجاد تمایز به‌واسطه نما به‌جای ساختارهای اساسی‌تر معماری، موجب شده است تا نمود بیرونی فرم وانموده­ای[1] از تعداد زیادی جعبه باشد که در حقیقت به دنبال پنهان کردن تک جعبه محافظه‌کارانه‌ای است که اساس پروژه را تشکیل داده است. این طرح، نه همچون پروژه دفتر معماری فرشاد مهدی زاده و یا گروه طراحی شیفت، با سبک زندگی مستقر سر چالش دارد و نه همچون پروژه دفتر معماری بوژگان، در ارتقاء کیفیت زندگی در معنای رایج و کهن‌الگویی آن، جسورانه خطر می‌کند. 1] وانموده، مفهومی است که ژان بودریار جامعه شناس فرانسوی در ارتباط با پدیده ای به کار می برد که همچون یک رونوشت بدون اصل است.

جمع بندی

فعال شدن هر چه بیشتر بازار مسکن توسط بخش خصوصی، به‌صورت کلی بخشی از جامعه معماری را به پیروی ازآنچه “میل مردم” می‌نامد، مجاب کرده است و ما معماری حاصل از این مصالحه را، “معماری بازاری” می نامیم. در چنین موقعیتی بخش دیگری از معماران به‌جای مصالحه با این شرایط، علاقه معمارانه خود را در طراحی ویلاهای کوچک و محدود دنبال کرده اند. بااین‌حال، در سال‌های اخیر تعدادی از معماران تلاش کرده‌اند بانفوذ به درون منطق بازار، بخشی از فضای انبوه آن را به‌مثابه یک زمین واگذارشده پس گرفته و بازفعال نمایند. نتیجه “دومین رقابت معماری نکسا” که توسط گروهی از معماران و همچنین سرمایه‌گذار پروژه به انجام رسیده است می‌تواند حامل نکات قابل‌توجهی در همین رابطه باشد. بدین معنا که پروژه گروه طراحی شیفت در حالی به‌عنوان طرح برتر برای ساخته‌شدن انتخاب‌شده است که با برهم زدن تفکیک طبقاتی امر عمومی و خصوصی در پروژه و همچنین تخصیص مساحت قابل‌فروش طبقات مثبت به فضاهای غیرقابل فروش مشاء، از خواست بازار در معنای عام آن تخطی کرده است.

نباید فراموش کرد که اگرچه کار بر روی سبک زندگی به‌عنوان یکی از اهداف گروه برگزارکننده ذکرشده است،  برهم زدن برنامه به‌عنوان یک ایده معمارانه، تنها در سایه تمایل سرمایه به ایجاد برند و نشانه‌های «متمایز» امکان تحقق را دارد. بنابراین این تخطی همزمان به معنای تاباندن نوری بر زوایای پنهان سرمایه و کشف ظرفیت های پنهان آن نیز هست؛ نوعی آشکار کردن آنچه بازار می توانسته بخواهد اما تا به امروز نخواسته است.